دكتر سعيد شفيعيان، متخصص پوست و محقق پروژه سلول درماني در حوزه پوست و درمان بيماري ويتيليگو يا لك و پيس :
«زمانيكه اين پروژه تحقيقاتي يعني پيوند سلولهاي ملانوسيت به پوست به من پيشنهاد شد، براي پذيرش آن دچار ترديد شدم چون ميدانستم كار بسيار سخت و حساسي را در پيش خواهم داشت. كاري كه به نوبه خود حتي مشكلتر از پروژه پيوند سلولهاي بنيادي به ديگر ارگانهاي بدن همچون چشم و قلب است، چرا كه فقط كشت يك سلول پوست در آزمايشگاه به زماني بيش از يك ماه نياز دارد، مصائب بعدي آن كه بماند....»
این بیماری حدود 5 تا 100 ميليون نفر از جمعيت جهان و حدود 600 هزار نفر در كشورمان را درگير كرده است.
البته انتخاب اين بيماري به عنوان اولين قدم در تحقيقات پيوند سلول به پوست نه به جهت فراوانياش بلكه به دليل پاسخدهي خوب آن نسبت به سلول درماني و اينكه ميتواند پايه علمي و تخصصي خوبي براي توسعه اين نوع درمان براي سوختگيهاي وسيع و اسيدپاشيها در آينده قرار بگيرد، صورت گرفته است.
ويتيليگو چه نوع بيماري است و با چه عواملي ظاهر ميشود؟
اين بيماري كه با عنوان لك و پيس هم شناخته ميشود، به صورت لكههايي كمرنگتر يا بدون رنگ نسبت به پوست طبيعي ظاهر ميشود. اين بيماري كه بر اثر از دست رفتن موضعي و پيشرونده سلولهاي مولد رنگدانه و عملكرد ناقص ملانوسيتها (سلولهاي رنگدانه پوست) در توليد ملانين بروز ميكند 5/0 تا 2 درصد افراد جامعه و حدود 600 هزار نفر را در كشور درگير كرده است.
اولين نشانههاي بيماري ظهور لكههاي سفيد روي پوست است كه ميتواند در نواحي مختلف بدن چون دور چشمها، دور دهان، آرنجها، زانو، قوزك پا و انگشتان دست و پا و همينطور ناحيه پشت بدن ظاهر شود.
فراموش نكنيد اين لكهها بدون خارش و آزار هستند و معمولا قطري بين 2 تا 3 ميليمتر تا چند سانتيمتر را در برميگيرند. اين بيماري سنين شيوع متفاوتي دارد، در سنين كودكي زير 10 سال يا در دهه دوم و سوم زندگي بروز پيدا ميكند.
آيا عامل اين بيماري به طور مشخص شناختهشده است؟
خير. محققان در اين خصوص نظريههاي متفاوتي ارائه كردهاند، اما اصليترين نظريه در اين زمينه، خود ايمني عليه سلولهاي ملانوسيت است كه بر اثر حمله سلولهاي ايمني و از بين رفتن ملانوسيتها ايجاد ميشود. در بدن اين بيماران آنتيباديهايي توليد ميشود كه ملانوسيتهاي بدن خودشان را تخريب ميكنند. البته آفتابسوختگيهاي شديد ميتواند به توسعه بيماري كمك كند. نظريه ديگري هم در اين خصوص، خودتخريبي ملانوسيتهاست.
البته ويتيليگو ميتواند جنبه ارثي هم داشته باشد. كودكاني كه يكي از والدين آنها به اين بيماري مبتلا هستند، بيش از ديگران در معرض ابتلا قرار دارند. در واقع 30 درصد بيماران، سابقه خانوادگي اين بيماري را دارند.
آيا لك و پيس درمان قطعي دارد؟
متاسفانه موارد لاعلاج اين بيماري زياد است. از ميان كل بيماران 70 تا 75 درصد با درمانهاي دارويي، نور درماني و ليزر درماني پاسخ ميدهند و 25 تا 30 درصدشان نيز با روشهاي متداول درمان ميشوند.
البته هدف اصلي در درمانهاي رايج ويتيليگو، بهبود وضعيت ظاهري پوست است و روند درمان هم نياز به زمان طولاني دارد كه معمولا 6 تا 18 ماه به طول ميانجامد، انتخاب نوع درمان هم به تعداد، محل و گستردگي ضايعات بستگي دارد.
معمولا در دارو درماني از كدام دسته از تركيبات دارويي براي از بين بردن لكههاي سفيد سطح پوست استفاده ميشود؟
استروئيد موضعي ميتواند در برگرداندن رنگ به لكههاي سفيد كمك كند، بخصوص اگر اين درمان در مراحل اوليه بيماري شروع شود. درمان بايد دستكم تا 3 ماه ادامه يابد تا بهبود قابل ملاحظه باشد.
آماري كه در دنيا وجود دارد گوياي موفقيت 30 تا 70 درصدي درمان بيماران با شيوههاي سهگانه ذكر شده است. در حالي كه در روش ما آمار موارد موفق بالاتر و حدود 60 تا 80 درصد است
اين روش سادهترين و كمعارضهترين شيوه درماني است، اما اثربخشي آن به اندازه روشهاي درماني ديگر نيست، با اين حال در صورتيكه بيمار از پمادهاي قويتري استفاده كند، شاهد بروز عوارضي در نواحي مورد استفاده خواهد بود. داروهاي استروئيدي در اين شيوه درمان با تحريك سلولها باعث توليد رنگدانه بيشتر يا مهاجرت سلولها از نقاط سالم به نواحي درگير بيماري ميشوند.
به نظر ميرسد با وجود آن كه استفاده از ليزر و نور درماني ميتواند به خودي خود عوارضي را براي شخص به همراه داشته باشد، در مواردي كه بيماري شكل گستردهتري به خود گرفته است، انتخاب ديگري براي درمان لكههاي پوستي باقي نميماند.
همانطور كه گفتيد شدت آسيب سلولها و سطح ضايعات ايجاد شده در مواردي ما را ناگزير به استفاده از ليزرهاي كمتوان يا استفاده از طيف نور ماوراي بنفش در روند درمان ميكند. مسلما بيماراني كه تحت اين نوع درمانها قرار ميگيرند، بايد تحمل خوبي داشته باشند. هدف اصلي در نور درماني نيز افزايش رنگدانه است اما اين روش نيز وقتگير است و بيمار بايد مراقبت كافي را براي جلوگيري از عوارض اشعه كه گاهي هم شديد است داشته باشد. به علاوه قرار گرفتن بيمار در معرض نورآفتاب ميتواند عوارض درماني را تشديد كند.
در همين جا به روش ديگري هم كه البته هميشه به كار گرفته نميشود، اشاره ميكنم. اين روش عبارت است از بيرنگ كردن باقيمانده پوست بدن تا با لكههاي سفيد همرنگ شود. اين روش درماني براي بيماراني كه حداقل 50 درصد پوست آنها گرفتار است، توصيه ميشود. به علاوه روشهاي ديگري هم به صورت موقت ميتوانند در اين بيماران موثر باشند كه همانا استفاده از پوشانندههاي پوست با مواد آرايشي يا خالكوبي كردن منطقه درگير است تا همرنگ پوست شود، اما اين روش هميشه نتيجه خوبي به همراه ندارد.
به اين ترتيب براي حداقل يك سوم بيماراني كه به هيچ كدام از اين روشها، پاسخ درماني مثبت نميدهند، راهي جز سلول درماني باقي نميماند، شيوههاي معمولي سلول درماني در دنيا چه هستند؟
اولين شيوه براي برداشت سلولاز نواحي سالم پوست كه تراكم بيشتري از سلولهاي رنگدانهاي دارند، روش تاول مكشي است.
در اين روش پزشك با استفاده از حرارت، مكش يا سرماي زياد روي پوست طبيعي داراي رنگدانه، تاول ايجاد ميكند. سپس سطح تاول را ميبرد و به ناحيه بدون رنگدانه پيوند ميزند. از عوارض اين روش، ماندن جاي زخم و عدم افزايش رنگدانه است.
به بيان ديگر در اين روش گاهي ناگزيريم تا سطح تاول بزرگي را ايجاد كنيم تا تعداد زيادي از سلولهاي رنگدانهاي را جدا كنيم كه اين كار به نوبه خود زمانبر بوده و در عين حال ممكن است آن گونه كه انتظار داريم، موفق به ايجاد تاول در سطح پوست نشويم.
آيا نميشود پوست قسمت درگير را با پوست قسمت سالم بدن جايگزين كرد؟
دقيقا روش دوم نيز با جداسازي يك لايه از پوست و انتقال آن به قسمت درگير بيماري صورت ميگيرد. در اين روش، با برداشتن قسمت درگير، پوست ساير نقاط بدن جايگزين آن ميشود. البته علاوه بر گران بودن اين روش، عوارضي چون عفونت، عدم افزايش رنگدانه در محل و همچنين نبودن امكان پيوند پوست در محلهاي حساس از معايب اين روش محسوب ميشود.
گويا كاملترين روش در اين ميان كشت سلولهاي ملانوسيت خود فرد در شرايط آزمايشگاهي و پيوند آن به فرد است؟
دقيقا همينطور است. در اين روش نمونهاي از پوست را كه داراي رنگدانه طبيعي است از بيمار گرفته و پس از طي يك سري شرايط آمادهسازي به محل ضايعه منتقل ميكنيم.
اگر ضايعه كوچك باشد، سلولهاي جدا شده را به همان شكل به محل ضايعه انتقال ميدهيم ولي اگر گسترده باشد سلولها را ابتدا در شرايط آزمايشگاهي تكثير ميدهيم. در واقع در آزمايشگاه سلولهاي ملانوسيت را به روشهاي آنزيمي در شرايط كاملا استريل جدا ميكنند و در مرحله بعد سلولهاي آماده شده توسط پزشك به منطقه بدون رنگدانه منتقل ميشود.
به بيان ديگر در شرايط آزمايشگاهي، سلولهاي جدا شده با انتقال به محيطهاي كشت خاص به آن ميچسبند و از آن تغذيه ميكنند. هر سلول تقسيم ميشود و وقتي به تعداد مورد نظر ما برسد، قابليت پيوند پيدا ميكند. اين روش تكثير حدود يك ماه و نيم تا 3 ماه طول خواهد كشيد.
عمل پيوند هم طي 24 ساعت انجام ميشود. اين شيوه درماني كه سلول درماني نام دارد در مركز سلول درماني پژوهشكده رويان راهاندازي شده است.
ظاهرا روش برداشت سلول در سلولدرماني هم بيمار را با مشكلاتي روبهرو ميسازد؟
متخصصان در بيشتر مناطق دنيا كه از سلولدرماني براي درمان ويتيليگو بهره گرفته ميشود، با استفاده از روش تراش پوست و ابزاري مخصوص، سطحي را كه بايد مورد پيوند قرار گيرد (بخش سفيدپوست) ميتراشند يا با استفاده از ليزر يا نوردرماني برداشته ميشود. روش ديگر براي برداشتن سلولهاي بخش درگير پوست هم ايجاد تاول است كه پيشتر از آن صحبت كرديم كه نهتنها اين روشها با عوارضي براي بيمار همراه هستند بلكه نياز به پانسمانهاي خاصي دارند كه متاسفانه اجازه واردات آنها را نداريم.
و در چنين شرايطي است كه پژوهشكده رويان موفق به ارائه روشي ابداعي براي حل اين مشكلات شده است؟
محققان پژوهشكده رويان موفق به ارائه شيوههاي ابداعي در دنيا شدهاند كه در آن ابتدا سلولهاي ملانوسيت از بيوپسيهاي (نمونهگيريها) به دست آمده از نواحي سالم پوست آن دسته از بيماران مبتلا به ويتيليگو كه پاسخ قابلقبولي براي درمانهاي متداول ندادهاند به روش آنزيمي تحت شرايط كاملا استريل جدا و به صورت داخل اپيدرمي تزريق ميشود.
نتايج اين شيوه درماني جديد روي مبتلايان به لك و پيس، كاملا بيخطر و بسيار رضايتبخش بوده است. البته در مطالعات مشابه در ساير كشورها معمولا به همراه تزريق سلول از اشعه ماوراي بنفش نيز استفاده ميشود كه ميتواند براي بيمار عوارض ناگواري همانند سرطانهاي پوستي در پي داشته باشد، اما اين درمان نيازي به استفاده از اشعه ماوراي بنفش بعد از تزريق سلول ندارد.
آيا آماري مبتني بر اثربخش بودن شيوه ابداعي شما نسبت به روشهاي قبلي وجود دارد؟
آماري كه در دنيا وجود دارد گوياي موفقيت 30 تا 70 درصدي درمان بيماران با شيوههاي سهگانه ذكر شده است. در حالي كه در روش ما آمار موارد موفق بالاتر و حدود 60 تا 80 درصد است. بعلاوه دوره نقاهت بيماراني كه با روش ما، تحت درمان قرار گرفته چه بعد از برداشت نمونه و چه هنگام تزريق بسيار كوتاه است.
ويتيليگو ميتواند جنبه ارثي هم داشته باشد كودكاني كه يكي از والدين آنها به اين بيماري مبتلا هستند بيش از ديگران در معرض ابتلا قرار دارند
يك سال از پروژه پژوهشكده رويان در كاربرد شيوه ابداعياش براي سلولدرماني بيماران لك و پيس ميگذرد و طي 50 ماه اخير، اين شيوه روي بيماراني كه صورت گرفته همگي طي يك نوبت درمان جواب مثبت گرفتهاند.
آيا انتخاب داوطلب مناسب در اثربخشي اين شيوه درمان موثر است؟
البته كما اين كه انتخاب اشتباه ميتواند درمان را با شكست روبهرو كند. چند دسته از بيماران هستند كه ميتوانند تحت درمان از طريق سلولدرماني قرار بگيرند. يكي بيماران مبتلا به ويتيليگو كه توسط علائم باليني و در صورت نياز انجام نمونهبرداري از پوست، بيماري آنها به تاييد رسيده باشد. ديگر آن كه سنشان بالاي 12 سال باشد، افرادي كه بيماري آنها حداقل به مدت يك سال ثابت باقي مانده باشد كه اين ثابت ماندن به معني ثابت ماندن تعداد و اندازه ضايعات است. افرادي كه حداقل طي 6 ماه گذشته، داروي تضعيفكننده سيستم ايمني دريافت نكردهاند. بيماران باردار و بيماران باسابقه بيماريهاي زمينهاي و موارد خاص با اين روش هم نبايد تحت درمان قرار بگيرند. بعلاوه بيمار نبايد ظرف يك سال گذشته دچار ضايعه جديدي شده باشد. شايد برايتان جالب باشد كه بدانيد هزينه درمان ما در مقايسه با شيوههاي درماني كه در كشورهاي ديگر اجرا ميشود بين يكدهم تا يكسيام است.
آيا نمونهبرداري از پوست براي بيمار عوارضي به همراه ندارد و آيا لازم نيست بيمار پس از انجام آن بستري شود؟
نمونهبرداري از لايه فوقاني پوست، در شرايط بيحسي موضعي انجام ميشود و مشكل خاصي براي بيمار ايجاد نميكند. بعلاوه در اين روش بعد از انتخاب بيمار و نمونهبرداري از پوست سالم، نمونهها بلافاصله به پژوهشكده رويان منتقل و در شرايط كاملا استريل سلولهاي پوستي از بافت جدا ميشود و يك روز بعد از نمونهبرداري سلولها، در صورت عدم نياز به كشت، براي تزريق در محل ارسال ميشود. روند درمان به صورت سرپايي انجام ميشود و نيازي به بستري شدن بيمار ندارد.
آيا پيوند سلولهاي ملانوسيت عوارضي هم دارد؟
از آنجا كه اين روش بدون ايجاد تاول و استفاده از اشعه ماوراي بنفش انجام ميشود كاملا بيخطر است و هيچ گونه عارضهاي براي بيمار ندارد و به سبب اين كه سلولها منشأ خودي دارند مشكل رد پيوند نيز در اين بيماران مطرح نيست.
آيا بعد از پيوند سلولها مراقبت خاصي نياز است؟
بعد از پيوند هيچگونه مراقبت خاصي براي بيمار نياز نيست.
اين روش درماني در كدام يك از مراكز درماني كشور ارائه ميشود؟
اين روش در حال حاضر تنها در مركز سلول درمان پژوهشكده رويان انجام ميشود.
چشمانداز استفاده از روش سلول درماني را در پروسه درمان بيماريها چطور ميبينيد؟
بدون شك سلول درماني يكي دو دهه آينده براي برخي از بيماريها به عنوان تنها شيوه درماني ممكن و براي دستهاي ديگر در كنار ساير درمانهاي دارويي يا جراحي مطرح خواهد شد.
در حوزه پوست هم مسلما با اين شيوه در آينده شاهد درمان بسياري از بيماريهاي لاعلاج همچون سوختگيهاي وسيع يا اسيدپاشي خواهيم بود. به علاوه از بين بردن خالهاي مادرزادي يا لكههاي پوستي مادرزادي و يا ناشي از سوختگي يا ليزر براحتي با اين شيوه امكانپذير خواهد بود.
با توسعه دستاوردهاي بشر در زمينه كاربرد سلولهاي بنيادي بخصوص با دستيابي به سلولهاي پرتوان القايي تحول چشمگيري در حوزه شبيهسازي موجودات زنده و ارگانهاي مربوط به آنها به وجود آمده است، اين تحولات را چطور ارزيابي ميكنيد؟
با پيشرفتهاي اخير امروزه ديگر پوست تنها در خدمت پوست نخواهد بود بلكه پوست در خدمت چالههاي ديگر هم هست كما اين كه دانشمندان توانستهاند به تكنيك شبيهسازي خرگوشي از نمونه ساده پوستاش دست پيدا كنند. با اين حال اين سلولهاي پوستي در درمان بيماريها هم ميتوانند مورد استفاده قرار بگيرند؛ به اين ترتيب كه سلولهاي پوستي جايگزين سلولهاي بنيادي جنيني ميشوند؛ چرا كه اين سلولها قادرند به سلولهاي پرتوان القايي با قابليت بازسازي عناصر از بين رفته موجودات زنده تبديل شوند.
از سوي ديگر، پوست ميتواند در خدمت توليد محصولاتي باشد كه در درمانهاي ديگر كاربرد دارند. كما اينكه يك سري محصولات بيولوژيك را ميتوان با استفاده از اين سلولها توليد و از آن در درمان عفونتها، سرطانها و بيماريهاي التهابي استفاده كرد.
مورد ديگر هم استفاده از سلولهاي پوست براي ژن درماني است. به طوري كه با انتقال سلولهايي كه از نظر ژنتيكي اصلاح شدهاند، ميتوان برخي از بيماريها را درمان كرد.
پونه شيرازي چام جم انلاین
با سلام
پاسخحذف1 سوال:پس اگر این لک پیسی بزرگترودر نقاط دیگر وسیع شد دیگه هیچ راهی براش نیست وبره بمیره
تورو خدا جواب بدید
سلام من تازه فهمیدم دایی همسرم ویتیلیگو داره ایا شوهر من میتونه این بیماری رو به فرزندمان در اینده انتقال بده
پاسخحذفبا سلام
پاسخحذفیرادر من 26 سالست و نزدیک به 20 ساله که این بیماری رو داره.دکترای خیلی زیادی هم رفته اما نتیجه ای نداشته.آیا به نظر شما با سلول درمانی مشکلش حل می شه.هزینه این درمان چقدره؟
من می خواهم برای پیوند مو است. اما من تعجب می کنم که در آن بهترین مرکز پیوند مو؟fue
پاسخحذف